قدس آنلاین- احیای تمدن نوین اسلامی یکی از خواستههای مهمی است که در سالهای اخیر در کانون توجه اندیشمندان کشور قرار گرفته است. رسیدن به نقطه مطلوب در توسعه تمدنی مستلزم توجه به همه ساحتهای فرهنگی و علمی است. افزون بر این، توجه به «وحدت» آحاد مردم برای یکصدا شدن در این مسیر میتواند امت را در رسیدن به نقطه عطف توسعه تمدن همراهی کند، چنان که در سال جاری صاحب نظران وحدت اسلامی توجه به تمدن اسلامی را دستمایه نشستهای خود کردهاند.
امام صادق(ع) در دورهای که از نظر سیاسی در اختناق کامل بود، با تکیه بر همین اصل ضمن محور وحدت شدن برای امت اسلام، با توسعه علوم به رشد تمدن اسلامی دست زدند.
حجتالاسلام عبدالکریم پاکنیا تبریزی، نویسنده، پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد حوزه و دانشگاه در گفت وگو با قدس، دیدگاههای خود را در این زمینه مطرح کرده است.
خدمات علمی امام صادق(ع) در مدینه، چه تصویری از اسلام برای دنیای آن روز به تصویر کشید؟
خدمات علمی امام صادق(ع) در دوره امامت ایشان موجب شد ارزش علم و عالم از نگاه دینی در دنیای آن روز برای دیگران به نمایش گذاشته شود. میراث علمی که پیشوای ششم شیعیان برای جهان به یادگار گذاشته است، موجب شد نگاهی متفاوت از دین اسلام برای دیگران ایجاد شود. دانشگاه و مکتب جعفری چهره دانش دوستی اسلام را برای پیروان سایر ادیان روشن ساخت. افزون براین، ظهور و بروز یک پیشوای دینی در قامت یک چهره آکادمیک موجب شد بسیاری از شخصیتهای علمی آن روز به مدینه آمده و در محضر امام به علم آموزی بپردازند. این رفت و آمد اندیشمندان به مدینه مختص مسلمانان نبود و اندیشمندان غیرمسلمان نیز برای فراگیری علم به مدینه میآمدند. این اتفاق علمی موجب شده بود مدینه به منطقه علمی آن دوره تبدیل شود. از این رو ما میبینیم که دوران حیات امام صادق(ع)، دوران جریان شناسی است، زیرا جریانهای گوناگون فکری و فرهنگی در مسجدالنبی گرد هم میآمدند و جلسات مناظره و کرسیهای آزاداندیشی برگزار میشد؛ در این جلسات افزون بر اندیشمندان شیعه و سنی؛ ملحدین، خوارج، مرجئه، صوفیه و پیروان سایر ادیان الهی نیز حضور مییافتند. خلاصه آنکه تصویری اندیشهای و فکری از اسلام برای پیروان سایر مذاهب و ادیان به نمایش گذاشته شد.
راهبرد علمی و فرهنگی امام صادق(ع) در برابر سیاستهای حاکم بر جامعه چگونه بوده است؟
امام صادق(ع) در بسترتوسعه علمی، اندیشههای سیاسی خود را عملی میکرد. امام برای تحقق این خواسته به تربیت شاگردان مبرزّی که میتوانستند به عنوان یک چهره سرشناس در جامعه مطرح شوند، پرداختند. وجهه اجتماعی و علمی این افراد موجب میشد مقبول مردم واقع شده و اندیشههای آنها که برگرفته از تفکر امام شیعه بود، بر توده مردم تأثیرگذار باشد.
سیاستی که امام صادق(ع) در برابر اختناق موجود به کار میبردند، «تقیه» بود. امام با تکیه بر همین شیوه به آسیب شناسی حکومت میپرداختند و به شاگردان خود آموزش میدادند زمانی که نمیتوانیم حکومت کنیم، میتوانیم اندیشههای خود را جانشین کنیم. روایت شده، شخصی از خراسان به دیدار امام آمد و ازایشان خواست برای تشکیل حکومت اقدام کند، امام فرمودند اکنون امکان ندارد و باید شرایط و زمینههای حکومت فراهم شود. امام برای نشر اندیشههای سیاسی اسلام تشکیلات مخفی تشکیل دادند و برای یاران خود اصحاب کهف، حضرت ابراهیم و یوسف نبی را مثال میزدند و میفرمودند اکنون زمانی نیست که بتوانیم امرمان را آشکار کنیم و دیدگاههای سیاسی خود را شفاف بگوییم، نباید امر ما آشکار شود، بلکه باید با تشکیلات زیرزمینی و مخفی اقدام کنیم. در این زمینه، در عصر منصور دوانیقی به صورت غیرمستقیم از قیامهای حق طلبانه حمایت میکردند.
امام برای گسترش اندیشههای سیاسی خود مناظره با دگراندیشان برپا میکردند تا به نشر عقاید اصیل اسلامی بپردازند و بدین ترتیب در مقام امام امت به هدایت مردم میپرداختند، بیان مباحث مهدویت و حکومت جهانی موعود(عج) در مناظرات امام و شاگردان ایشان با پیروان سایر ادیان یکی ازنمونههای این اقدامهای زیرپوستی برای تغییر ذائقه مردم و آگاه ساختن نسبت به اصول حکومت اسلامی بوده است. تکیه امام به مکتب عاشورا برای ترسیم آینده یکی از راهبردهای منحصر به فرد امام در راستای نشر اندیشههای سیاسی شیعه بود.
حضور اندیشمندان از مذاهب گوناگون چه نتیجهای داشت؟
امام صادق(ع) هم از نظر فرهنگی و هم سیاسی چنان محور وحدت بوده که اعتراف دوست و دشمن را برانگیخته است و به قول بخاری «آقای امت اسلام» بودند؛ «همه امت اسلام بر آقایی صادق آل محمد اتفاق نظر دارند».
منصور دوانیقی خود به این مسئله اعتراف دارد و ایشان را محور وحدت معرفی کرده و میگوید: او از کسانی بود که خدا وی را برگزیده بود و از پیشگامان خیر و محور برکت است. مالک بن انس هم درباره امام صادق(ع) میگوید: من او را در سه حالت دیدم، یا در نماز بود یا روزه یا در تلاوت قرآن. او در علم و عبادت مانند ندارد.
تمرکز امام صادق(ع) بر وحدت فرهنگی چه نتیجهای برای توسعه تمدن اسلامی داشت؟
امام صادق(ع) در زمینه توسعه تمدنی اقدامهای مهمی انجام دادند و با تشکیل دانشگاه جعفری، بیشتر رشتههای علمی را تدریس میکردند؛ «توحید مفضل» یک قطره از دریای دانش جعفری است که در آن کتاب، حضرت از همه رازهای جهان هستی سخن گفته است. امام در دانش پزشکی نیز با یک طبیب هندی مناظره داشتهاند و نکاتی را به این پزشک گفتهاند که موجب تعجب او میشود. در زمین شناسی و اقتصاد هم سخنان و روایات بسیاری از ایشان به جا مانده است. در علم شیمی جابربن حیان را تربیت کرد که ۲۲ رساله از او به یادگار مانده است. در حدیث، فقه، اصول و سایر علوم اسلامی سرآمد همه بوده و هستند. مجموعه این اقدامهای علمی موجب شد اسلام در دوره امام صادق(ع) و پس ازآن در حوزه رشد و توسعه تمدنی به جایگاه مهمی در دنیا دست یابد.
توجه به میراث علمی امام صادق(ع) در احیای تمدن اسلامی در دوره ما چه نقشی ایفا میکند؟
نکته مهمی که باید در مجموعه اقدامها و سیاستهای علمی امام صادق(ع) مورد توجه قرار دهیم این است که این کارها بر محوریت «عقلانیت» در پرتو نور «امامت» انجام شده است. اگر میخواهیم در دنیای امروز تمدن اسلامی را دربرابر تمدن غربی توسعه بدهیم، باید رشد علمی و فرهنگی بر محور امامت و با تکیه بر عقلانیت باشد. یعنی مااگر بخواهیم هر علمی را رشد بدهیم بدون در نظر گرفتن موضوع رهنمودهای ائمه(ع) بی گمان ضرر خواهیم کرد و قدم در راهی خواهیم گذاشت که غرب گذاشته و با چالش جدی روبه رو شده است. امروزه ما شاهدیم علوم بسیاری از غرب در کشور ما تدریس میشود اما راه به جایی نمیبریم که به دلیل دوری از امام محوری است. بنا بر این، تهذیب و اخلاق محوری در علم، مانع به خدمت گرفتن علم و عالم توسط سیاست خواهد شد.
نظر شما